روزی که عاشق شدم
·
1402/05/29 16:00
· خواندن 1 دقیقه
سلامممممم امروز اومدم بگم که روزی که عاشق شدم چه اتفاق هایی پیش اومد 😍🤤
توی هوای بارانی بدون چتر در حال قدم زدن بودم👣یهو دیدم باران قط شد😳😳بعد فهمیدم یه پسر هم قدم برام چتر آورده بهم گفت بگیرش مثل موش آبکشیده شدی 😅🥲بعد منم قبول کردم 👈👉 ازش پرسیدم اسمت چیه گفت کان گفتم وای چه اسم قشنگی🌹🥰گفت ممنون ازم پرسید اسم تو چیه منم گفتم کاتسومی
گفت. من ماشین دارم برسونمت خونه گفتم
نه ممنون من با خانوادم دعوا کردم گفت خوب بیا خونه من گفتم... نع.... ممنون.. ا... ه. باشه👈👉
بعد رفتیم خونشون لباس دوست دختر قبلیشو
بهم داد منم قبول کردم از خدمت کارشون پرسیدم
حموم از کدوم طرفه گفت......... منم رفتم داخل
حموم دیدم کان لخت لخته فقط شوار تنشه
خوب ممنون که تا اینحا با من بودین اینم داستان
زندگی من درسته کم بود گفتم حای حساسش
تموم کنم😅🤣
